ری در دوران پیش از اسلام

      دشت ری که وضعیت طبیعی آن جلگه ای و شیب آن از سوی شمال غرب به جنوب شرق است، در دامنه جنوبی رشته کوه توچال و دارای مختصات جغرافیایی 51 درجه و 24 دقیقه طول خاوری و 35 درجه و 41 درجه عرض شمالی بوده و ارتفاع آن از سطح دریا 1250 متر است. این شهر در 8 کیلومتری جنوب شرقی تهران، سر راه تهران قم قرار گرفته و از شمال و شمال شرق به تهران، از جنوب به قم و ورامین، از غرب به ساوه و از شمال غرب به کرج محدود است. در شرق و شمال آن، کوه‌های ری قرار دارد که در شرق به نام کوه بی بی شهربانو و در شمال آن کوهک یا بلندی چشمه علی نامیده می شود.

  نخستین بنیانگذار ری را با اختلاف هوشنگ پسر کیومرث، کیخسرو پسر سیاوش، شیث پیغمبر، و تنی چند که شخصیت و زمان آنها بر ما به کلی مجهول است دانسته اند. دینوری بنای ری را به فیروز پسر یزدگرد نسبت می دهد و آن را رام فیروز می خواند.

اما آنچه در مورد ری از دوران قبل از تاریخ می دانیم برگرفته از نتایج کاوشهای انجام گرفته در ری می باشد، که خود شاهدی است بر اهمیت ری از ازمنه قدیم تا به امروز و نقش مهمی که در تاریخ این سرزمین ایفا نموده است.

 قدیمی ترین آثار مکشوفه در ری متعلق به هزاره ششم قبل از میلاد است و آثار گوناگونی از این دوران در تپه چشمه علی در شمال ری یافت شده است.

 دمورگان، باستان شناس فرانسوی برای اولین بار در سالهای 1291 و 1292 دست به تحقیقات باستان شناختی در این محوطه زد. تحقیقات وی را در سال 1303 هجری شمسی دایت وابسته امور فرانسه در ایران دنبال کرد. سال 1312 ه.ش اریک اشمیت به سرپرستی هیات باستان شناختی ری در جنوب تهران منصوب شد، اما بر اثر درگذشت اشمیت در سال 1964 نتیجه این کاوش مهم که از قدیمی ترین زمانها تا سده 9 هجری را در بر می گیرد تا کنون به چاپ نرسیده است. تنها اطلاعات قابل استفاده از این حفریات گزارش های بسیار کوتاهی است که در بولتن موزه دانشگاه فیلادلفیا چاپ شده است. بنا بر این گزارش ها هیات ری در حفریات خود به آثاری از دوره های اسلامی، ساسانی، اشکانی و نیز آثاری متعلق به عصر آهن برخورد کرد. لازم به ذکر است لایه های زیرین آن به آثار پیش از تاریخی تا اواخر دوران نوسنگی تا آغاز عصر فلز تعلق داشته است.

 در گل نوشته های یافت شده از شوش به خط ایلامی از این شهر با نام راکا نام برده شده است. کلمه راگا یا رگه در زبان کلاسیک یونان ریشه P دارد که به معنی شکستن و زمین لرزه است که با زلزله خیز بودن منطقه ری می تواند ارتباط داشته باشد و نام ری از آن گرفته شده باشد. نخستین زمین لرزه ای که در ایران در تاریخ ثبت شده زمین لرزه سده چهارم قبل از میلاد است که منطقه ری را ویران کرده است.

 ری که از جایگاه مذهبی ویژه ای برخوردار بوده، در دوران مادها در حساب ماد بزرگ بود، مادی که به دو بخش بزرگ و کوچک تقسیم شده بود. لکن گروهی ری را به عهد دولت ماد بخشی مستقل به شمار آوردند و آن را به نام ماد رازی نامیدند و این همانا نشان دهنده ارزش این شهر به آن عهد است.

 دیاکونوف در این زمینه می نویسد: محتملا سرزمین قبیله مغان ناحیه رغه ( که در قرون وسطی ری خوانده می شده )، که یکی از شهرهای عمده ماد به شمار می رفته، بوده است.

 موضوع دیگری که بر اهمیت مذهبی ری در این دوران می افزاید، روایت اوستا در مورد زادگاه زرتشت است، هرچند که امروزه این ادعا متولی از ری ندارد و کمتر به آن پرداخته می شود.

در اوستا روایتی وجود دارد که خود زرتشت یا جانشین او فرمانروای ری بوده است. در اوستا آمده که : در رغه خود زرتشت رئیس ایالت بوده است.

 اینگونه بود که ری در متون مذهبی تقدیس و تجلیل شد، به این صورت که در هر کشوری ( استان، شهر و … ) پنج رد یا مقام ارشد روحانی حکومت مادی و معنوی داشتند، اما حکومت مادی و معنوی در ری به دست چهار مقام ارشد روحانی بود و مقام معنوی پنجم خود زرتشت بود.

 در دوره هخامنشی، در وقایع پادشاهی داریوش بزرگ نام ری مکرر مذکور آمده است. به عنوان مثال در کتیبه بیستون از آن به عنوان ((رگا)) RAGAیاد شده است. در دوره سلوکی ری نیز مانند بسیاری از شهرهای ایران پس از حمله اسکندر یکی از مراکز مهم یونانی نشین و جایگاه فرمانروایی شاهزادگان سلوکی بود.

  سلوکیان در پهنه ری و آبادیهای دیگری نظیر آپامه، که در آن حدود بوجود آورده بودند، گروهی از مردم مقدونی را به منظور ترویج یونانیت مقیم گردانیدند.در دوره پارتها، ری نه تنها همانند دیگر دوره ها اهمیت خود را حفظ نمود، بلکه اهمیتی خاص پیدا کرد، و سمت پایتختی آن دودمان را بیافت، و به نام آن ارشکیه نامیده شد.

دژ رشکان، حفاری سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی
دژ رشکان، حفاری سازمان میراث فرهنگی

 بنیانگذار سلسله اشکانی اقامتگاه خود را در ری بنا نهاد و برای ایجاد امنیت، شهر را درون بارو و قلعه های استحکاماتی بنا کرد. ری اقامتگاه شاهان اشکانی در فصل بهار بوده است و بنای باروی ری و دژ رشکان به این دوران نسبت داده شده است که در طی تاریخ تغییر یافته است. آثاری دوران ساسانی در جنوب و شرق ری یافت شده، از جمله آثار عشق آباد،‌ نظام آباد معروف به چال ترخان و تپه میل که بر اساس این یافته ها می توان حدود ری ساسانی را در منطقه امین آباد، فیروز آباد، تپه میل تا ورامین و زندان هارون جستجو کرد. در آن دوران در ری سکه خانه دایر بوده است و سکه هایی نیز از آن زمان یافت شده است. اهمیت ری در عصر ساسانی به اندازه ای است که در جای جای شاهنامه، فردوسی از ری نام برده و آن را شهری بزرگ دانسته است. ری در دوران های مختلف شکارگاه و گردشگاه نیز بوده است.

ری در دوران های مختلف شکارگاه و گردشگاه نیز بوده است. بر اساس طرحی از موریه، در سال 1810 میلادی بر بلندیهای شمالی نقش برجسته ای از شاهزاده ای ساسانی دیده می شود که سوار بر اسب و نیزه ای در دست در حال شکار می باشد. این نقش برجسته را فتحعلی شاه از بین برده و در کنار آن با همان موضوع نقش برجسته ای از خود برپا کرده است، که آن هم در اثر انفجارهای کارخانه سیمان از بین رفته است.

ری در دوران اسلامی

 اما ری در دوران اسلامی در شهرت و افتخار سرآمد شهرهای جهان اسلام بود. این شهر از قرن سوم هجری از بزرگترین شهرهای جهان اسلام بود. ابن حوقل آن را زیباترین شهر شرق بعد از بغداد نوشته است و از شهرت آن سخن گفته است.

براساس گفته مستوفی ری دارای توابعی شامل 360 روستای پراکنده بر دشت زیبای میان شمیران و ورامین بود، که تعدادی از این ها خود شهرهای بزرگی در مواردی با 10000 نفر جمعیت بودند.

 این شهر در زمان خلافت منصور بسیار آباد گردید و به فرمان او شهر تازه در بیرون محمدیه ساخته و مسجد جامع بزرگی در میان آن برپا کرده بودند که در سال 158 هجری به پایان رسید. مهدی خلیفه عباسی به ری علاقه زیادی ابراز داشته و پسرش هارون الرشید در آنجا بدنیا آمد و جای تردید نیست که خاطرات خوش آن روزهای تاریخی در زندگانی این شهر خالی از تاثیر نبوده است.

  چنانکه مقدسی از قول هارون الرشید آورده است: جهان در چهار جایگاه است: دمشق، رقه، ری و سمرقند. اصمعی گفت: ری عروس شهرها و سکه جهان است، خوش آب و هوا و در میان راه گرگان و خراسان و عراق است.

 هارون الرشید در زمان زمامداری خود حکومت ری را به انضمام خراسان و توابع به مامون سپرد. ری در دوره خلفای عباسی دروازه ایران مرکزی به شمار می آمد، ولی از نظر سیاسی ناآرام بود و دست به دست می گشت و خلفای عباسی هرچند آن را به فردی به سیاستی می سپردند. در زمان خلافت معتمد حکومت ری برای آرام ساختن یعقوب صفاری به وی داده شد. پس از شکست عمرولیث صفاری خلیفه فرمانروایی ری را به اسماعیل سامانی داد. ری در سال 313 یا 314 ه ق به تصرف سامانیان درآمد و اسماعیل سامانی برادرزاده خود به نام ابوصالح منصور بن اسحاق را به ولایت ری گماشت.

  ری در دوران آل بویه از چنان اهمیتی برخوردار شد که به دارالملکی انتخاب گردید. در تاریخ گردیزی درباره روزگار محمود در ری آمده که چون به وی خبر دادند که در ری افرادی مذهب باطنی و قرامطه دارند، دستور داد که همه را سنگریز کنند و بعضی را اسیر کرده و به قلعه ها و زندان های خراسان فرستاد تا در آنجا مردند.

 در سال 434 ه ق با حمله طغرل، ری به تصرف سلجوقیان درآمد و سال 442 ه ق سلطان طغرل، تختگاه خود را از اصفهان به ری منتقل کرد و در آنجا سکه زد. اما در این شهر شگرف آسیا همه چیز هم خوب نبود. لهیب تعصب مذهبی، نشانه ضعف ایمان، که مدتی آتش زیر خاکستر بود با آشوب مصیبت باری سربرآورد. تمام محله های شهر در خشم و نفرتی ویرانگر در مقابل هم قرار گرفتند. به فاصله زمان اندکی ری بدون هیچ هشداری در محاصره لشکریان مهیب، سرسخت و سیری ناپذیر و تشنه به خون مغول قرار گرفت. ابن اثیر می گوید که همه مردم کشتار شدند.

در دوره تیموریان ری بار دیگر اسیر سپاه جنگجوی قهار و خونخوار تیمور گردید. تیمور لنگ سال 789 به ری آمد و از راه همدان به اصفهان رفت.

زمانی که کلاویخو در 805 ه ق، در دوره تیمور از آنجا بازدید کرد، ری سراسر ویران و متروک بود.

 در دوره صفویه شهر ری مورد توجه پادشاهان قرار داشت، مخصوصا پادشاهان صفوی به کرات از مقبره حضرت عبدالعظیم و امامزاده حمزه زیارت می کردند و از رهگذر سفرهای متعدد به ری، تهران مورد توجه قرار گرفت به دستور شاه طهماسب به دور شهر بارو کشیده شد. در دوره قاجاریه نیز اماکن زیارتی و تفریگاهی ری مورد توجه پادشاه قرار داشت و آثار تاریخی و مذهبی آن از جمله برج طغرل و مقبره حضرت عبدالعظیم مرمت گردید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *